پيام
+
اگر هنوز زندگي ميکني،براي اين است که هنوز به آنجا که بايد،نرسيده اي .....
STARE MUSIC
92/4/29
كيوان گيتي نژاد و
نمي خوامم برسم نه اينکه از بلندي مي ترسم توان ديدن بابايم در وجود نيست يک بي لياقت
كيوان گيتي نژاد و
مي خوام ببينم بابام قبلا بميرم تا ببيني از مردم بگوييس چگونه مرد مجنون قبل از اينکه بيند ليلي بعد عقده دلت باز نکنم مي بينمش اگر گويد ميميرمش اگر نخواد زنده مي مانم تا تو بميريو بر سر تاتار اين شهر بگريي و ببيني عاقبت حسادت بر دل يک مجنون ولي تا اذن الهي نباشد چشم توان ديدنش نباشد ولي بازمگو هرچند بيداد مي کني من هر سحر يارم را مي بينم تو بيچاره مردي ولي نديدي
كيوان گيتي نژاد و
سحرها را غروبش را اضافه کن مردي نه مرده بودي ترنمش بر پا بود ولي نمي دانم دلت چرا حسادت نيست خشمم نيست پس چرا تهديد مرده گان مي کني برو سراغ زندگان آنان که خودش بايد بداند تو محرمش نيستي تا بداني اگر مردي و بسم الله مي داني مرده را برکش اصلا زنده ام ديده ام آنچه تو توان ديدنش را هرگز نداري تا رسواترت نکردم پشو و مرا بکوش
كيوان گيتي نژاد و
من مردمو آنجا رسيدم آنجاتر از که هر آدمي و هر روحي توان رسيدنش را ندارد من مولايم ولي حيم صاحب کمالم صاحب جان و زبانم صاحب جسارت و خير و نزول برکاتم موجب فضل دو عالمم را صبح و غروب تا بدانجا بر او نزديکم که هر بيننده و زنده و مرده اي آرزويش بر همان است که من خواستم و دارم بي ارزه پس ببينت من از مرگ گذشته بودم آنوقت که تو از مردن برايم رجز خواندي
كيوان گيتي نژاد و
تو سلوکت براي ولي حيت رسيدن مرگ بود قولت قدميست دايسورتش کن يا دورش بينداز اين ديگر خيلي قديميست مرگ شروعشاست يعني از خانه که بعد از خواب قصد در خواب ديدي بايد بيدار نشوي بميري بعد باز زنده شوي قصدت را با رضايش يکي که شد مرده ات در خاک بيني وقتي پايت از در بيرون شد لبيک تمام بيني وقتي بر سرکوچه رسيدي کمفن از تنت در خاک جدا بيني
كيوان گيتي نژاد و
رضاي مولود زمان بشنيدي آنوقت به سوي خيابان دويده باشي آنوقت که بر سر قيام رسيدي مرده ات را بر خانه ات رانده باشند بعد اگر طلب از سوي زمان بود تو را طلب رجعتت دهند بيچاره آنکه نوقت مرده باشد و باز گشت مرده وار باشد آنوقت تو بهتر است
كيوان گيتي نژاد و
بميري مرده بودم مرده زدم مرده تر شدم زنده شدم زنده تابنده شدم اينبار نخواهم مرد زنده خواهم ماند تا زانوان پدر دراغئش گيرم تا وصوصه زنده دوباره در اين دنيا نشوم مردن اينگون بايد بود ورنه آخرش باز تو راست گفتي زنده نتوان شروع کرد ولي مرده بعد از وصال است پيش از وضال مرگ نيست
كيوان گيتي نژاد و
آنکه در طريق وصال پيش از وصال يار ميرد خوش که ببيند مراد دل و نميرد برو ياد گير در پي صاحب مکنت در اوج فقر و نکبت دست تمنا به سوي خدايش گيري تا او دهد از پي منت خدايت را روزي نه تورا مسکين نبيند خدايي که هر دوي شما را از طي طريق صال آفريد چون هم خريدار هم فروشنده خدا شود شک نکن وصال پيش از ق4صد موصول شود
STARE MUSIC
@};-
كيوان گيتي نژاد و
اخوي مرا يک دستي زدي ولي من دو دستي دعايت مي کنم اگر نباشد عرضي مبتدا و اخرايش را اعلام کنم {{{در روايتي از امام صادق ع که از مواعذ حضرت هم است آمده است((وقيل له))اين طريق الراحهدفقال؟))به حضرت عرض شد:((قيل له اين طريق الراحه فقال؟))راه رسيدن به راحتي چيست؟
كيوان گيتي نژاد و
فقال عليه السلام:در رابطه با اين خواسته ها فزمودند که طلقه است.{{قيل:فمتي يجد الراحه؟))دوباره پرسيدند:با اين وضع که هميشه بايد بر خلاف خواسته هاي نفس عمل کرد. و او را مدام محدود ساخت . کجا مي توان راحتي را به دست آورد؟وقال عليه السلام ((عند اول يوم بصير في الجنه}}((((((((((((((((((((((((((((((((10))))))))))))ا}}}}}}}}}}}}}}}}ولين روزي است که انسان به بهشت ميرود}}}}}}}}}}}}}}}}}
كيوان گيتي نژاد و
يعني همان زندگي جاودانه اي که خداوند به او وعده فرموده است. پس!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!انسان بايد تا آخرين لحظه عمر مراقب نفس باشد.و خواسته هاي او را!!!!!!!مطابق با شرعذتنظيم و تحديد کند. اينهم راز عدد ده که بايستي مي يافتم با اينکه خودم در اون غوطه بودم و اين يک دليل ديگه براي نياز به ولايت مرجعيت و روحانيت در دين مبين اسلامم و شريعت ولايتمداري
كيوان گيتي نژاد و
اگر بي خبري آنروز که دلم گير دلدارم کردم قفس من مردم من مرده ام باور نداري قبرم را کنار شهيد شيرودي نديدي
STARE MUSIC
@};-