به نام پروردگار دانایی
??????????????????
یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن؛
پسرکوچولو یه سری تیله و دختر چندتایی شیرینی
داشت،
پسر گفت : من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه
شیرینیهاتو به من بده، دختر قبول کرد .
پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و
بقیه رو به دخترداد،اما دختر کوچولو همون جور که
قول داده بود تمام شیرینیها رو به پسرک داد. اون شب
دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله
های رنگارنگ رو دید ...
اما پسرکوچولو تمام شب نتونست بخوابه !
به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از
شیرینیهاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده !...
عذاب مال کسی است که صادق نیست و آرامش از آن
کسانی است که صادقند ...
لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی
میکند، از آن کسانیست که با وجدان صادق زندگی می
کنند ...
گاهی در روابطمان فکر می کنیم زرنگ بوده ایم حال
آنکه بزرگترین خیانت را به روح پاک خود کرده ایم ...!